Samstag, Juni 18, 2005

دوباره دچار حالت تهوع از سر اتفاق شدم .. انگار که باز یه جای کار میلنگه یا چه میدونم ! یه جاهایی داره اشتباه میشه !! یکی داره دروغ میگه .. یکی دیگه شورش و درآورده !! اینکه دارم اشتباه میکنم .. اینکه چیزای خوب دارم و نمی فهمم ! اینکه دارم خراب میکنم .. اینکه میتوانم بهتر از این باشم و نیستم !! اینکه دارم هزینه میکنم .. و این تازه اول ماجراست ...نه !! نباید سخت تر باشه !! از سخت و سخت تر همون سخت تر بهتره .. تصمیم و گرفتم .. دلم سخت می خواهد .. از همونا.. از همون که بود که نگذاشتند خدا بشه .. دیگه انقدر چیزا دورش هست که بسازش که باید خوب باشه .. که اگر باشه باید بهترین باشه .. اوهـــــــــــــــــــــــــــــــوم ..

Keine Kommentare: