Donnerstag, Mai 26, 2005

فکر میکردم کله سحر جمعه کلاس ندارم که دارم ، فکر میکردم وقتی چمدوناشونو ببندند زیاد مهم نباشه اما خب بغضمه ، فکر میکردم اردیبهشت که بیاد همه چیز بهتر بشه که خب بازم نشد و الانم خرداده !! (هیچ وقت هیچ چیزی از این خرداد نداشتم .) فکر میکردم بیشتر از اینا حوصله ی زندگی و داشته باشم اما نه حس درس هست نه حس اون طراحی های قدیمی نه حوصله ی کتاب خواندن و .... انگار که همه چیز تحمیل اجبار باشه .....

Keine Kommentare: