Mittwoch, Mai 04, 2005

اولش هوس یه گل میکنم .. بعد هنوز به شب نرسیده یه شاخه گل خوشگل به دستم میرسه که کلی ذوقش و میکنم و آخرش میشه یه تشکر بزرگ که بدهکار میشم به هستی .. تازشم کارخونه نرفتم !! هــــــــــــــــــــوم .. میشه پارک طالقانی و هوای محشرش سیب زمینی سرخ شده با همون سس ها که دوست داری و چیپس .. میشه یه عالمه خنده و یه عمل که دوست داری انجام بشه .. میشه یه عالمه هوای تاریک روشن و تمام اون راهایی که دوست دارم باهات باشم میشه همون تاب که روش یه عالمه خاطره دارم با تو .. اما آروم تر از همیشه .. بدون هیچ سر و صدا .. یه عالمه سکوت زیر دستای تو .. آخرش هم همش میشه یه بو از همون که خاطره اس از همون بو ها که هم رنگ داره هم شکل داره هم تاریخ داره .. ببین !! فردا شب اگه خبری نشه یعنی برای یه پروژه دراز مدت باید بیخیالش شد .. اما خب دلش تنگه ...... تفلدمه راستیا .. فرداشب .. شبشه .

Keine Kommentare: