Montag, November 24, 2003

جنگجو شده اي .. حالا ، ميخواهي انتقام بگيري تمام دنيا با توست من ، ياري ندارم سربازانت ميرسند نيزه اي قلب مرا ميشكافد دوستت دارمها بر ملا ميشود .... ديشب پيش مامانم خوابيدم تب و لرز وحشتناك دارم . قيافم شده شبيه آب پرتغال و سوپ و شلغم و ذرت پخته ...

Keine Kommentare: