Mittwoch, April 04, 2007

جاده نبود ، راه نبود ، دوراهی نبود ، بیراهه نبود ، خط نبود ، از شب های روشن بدون عشق ، از شازده کوچولو اهلی کردن ، از پتو چهارخانه تا تن ، از شب های روشن با عشق تا شازده کوچولو اهلی شدن ، از هایکو تا یک عاشقانه آرام ، از رومئو پرنده است و ژولیت سنگ تا آیدا در آینه، از دست تا زندگی در پیش رو ، از شب تا ناتمام ، از درد تا کابوس ، از روز تا ترس ، از قایم تا مچاله ، از جاده ی با هم رفته و تنها برگشته تا يکروز بی خبری ٬‌ از نفس تا سینوزیت مزمن ، از جاده تا جاده ،از حياط okf تا خنده و آخر هفته ها ٬‌از سيگارهای آخر شبی تا ترس و بيداری ٫‌از زمستون و جيب کاپشن تا سال ديگه ٬‌ از بوی قهوه ترک تا بوی روز بعد از تو ٬‌ از راه تا راه ، از بیراهه تا بیراهه ، از خط تا خط ، از تو تا من که هرگز نخواستم تورو با کسی قسمــــت بکنم ، از نیمکت تا برف ،از نخهای بسته نشده به انگشتت تا تمام تيکهای دفتر يادداشت ، از تخت تا دیوار ، از قهوه تلخ روی میز تا گم شدن ، از سکوت تا سه نقطه ، از رنج تا پیله ، از انتظار تا صندلی خالی ، از جمعه های گرم سر ظهری تا کلاسهای کذايی تو ٬ از هر چی آرزوی خوبه مال تو تا من سرگردونه ساده ، از میعاد در لجن تا در انتظار گودو ، از بوی تن تا بارون ، از داستانهای ناتمام تا خداحافظ کری کوپر ، از آبی تا آبی ، از من تا تو ، از تو تا من ، از تن تا تــــن ، از مرا بنویس تا مرا ببوس ، از رد پا تا عقب نشینی دریا ، ازدربست تا پیاده ، از سیاه مشق تا تجمع ضمایر ، از کارمند کوچولو تا روزی از روزهای فروردين مسافری ازهم ، درهم ، با هم ، بر هم ، تنها ، خالی ، خالی خیالی ، خالی خالی ،راستی کی آمدی تو ؟ من نفهیدم

Keine Kommentare: