گفته بودم، بارها گفته بودم كه دچار تكرار دوباره هائيم .
مثل رويايي كه امشب ميبيني و فردا شب دچار كابوسش ميشوي.
اگه چند سال هم از تو جلوتر باشم اگه خيلي زودتر از تو هم تجربه كرده باشم
دليلي نيست كه پا يه پايت نباشم .
قصه ها شبيه هم نيستند. اما باور كن باور كن كه آخر تمام آنها يكي ست ...
در تمام احياها صدايت صدايم را خواهيد شنيد .
راستي يادت هست ؟ همان دوشنبه ي 8 ارديبهشت هشتاد و هفت .
من هنوز به آن دو پا كه تكيه گاه سرم شد مديونم .
يادت باشد.
يادت باشد .
يادت باشد .
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen