Freitag, Mai 25, 2007

بيشتر از هر چيزی به آرامش احتياج دارم به سکوت ٬‌به اينکه ساعتها حرف نزنم ٬ازم سوال نپرسند و مجبور نباشم جواب بدم ٬ دوست دارم ساعتها راه برم بدون حرف .. تنهايی دوست دارم .. شبای تنهايی .. انگار که از همه آدمهای اطرافم فراری شده باشم .. نزديک شدن به آدما آزارم ميده .. ديگه نمی توانم از همون اول به آدمها خوش بين باشم .. حتی ديگه قابليت اين و دارم که بی دليلی از آدمی متنفر باشم .. اينکه ساعتها کنار آدمهايی باشم که هيچ حرفی برای گفتن باهاشون نداشته باشم .. و تو انقدر بودی اندازه تمام اونهايی که بودند و نيستند که هیچ خالی حس نميکنم و تو انقدر هستی به جای تمام آدمهایی که شايد باید باشند ..

Keine Kommentare: