نازک نارنجی و بی مخاطب نوشت ها
Mittwoch, Mai 02, 2007
اون شب بعدش من تاب بازی کردم ٬يادم رفته بود توی پارک روی تاب نشستم و چشمام و بستم .. از همون موقع ها بود که يه عالمه آرامش بهم هجوم آورد
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen
Neuerer Post
Älterer Post
Startseite
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen