Mittwoch, Mai 30, 2007

خلاء رو مثل پياله با دو دست برداشت و تمام تاريکيهاش رو سرکشيد بعد با دست چپش ماه سپيد رو برداشت. به طرف دهانش برد و دور دهانش رو پاک کرد. رد کثافت های دور دهنش هنوز رو ماه باقی مونده. ديد داره حالش بد ميشه چند جای زمين اقيانوس استفراق کرد و کمی بهتر شد ولی هنوز سرش گيج ميرفت. اومد رو دستش به زمين تکيه بده زمين که به جائی بند نبود چرخ خورد و دستش در رفت. بعدش بلند شد چند تا فحش به خودش داد .همه چيز رو همون طور رها کرد و رفت. و زمين چرخيد وچرخيد ..!!

Keine Kommentare: