Sonntag, Oktober 15, 2006

سه دسته اند : یا هستند و خوبند ، یا هستند و خنثی و یا نباید باشند ... هستند و نیستند ها روشن ... و خنثی باقی مونده ، که هم هستند و هم نیستند .. و چه بهتر که نباشند .. من عمق زیاد و ترجیح میدم به وسعت زیاد .. همیشه قانونم بوده .. لزومی به تنوع آدمها نیست ، بهتره چیزی که هست و بیشتر شناخت ... تصمیم به نبودن انگار که از اول هم نبوده .. باید بند بازی ماهری باشه ، انقدر بی انصافم که با کوچکترین لرزشی سقوطش میدم از طناب بد بازی ، و بی انصاف ترم که حتی به یادم هم نخواهم آورد که تا کجای راه را خطر کرد ، گاهی تاثیر اتفاقها هر چند کوچک هم شکوه خطر را تحقیر میکنه !! باز هم بی انصافم خوب میدونم ......
-
"معلق در هيچی که هيچ نيست.
اين گونه است سقوط؟
گمان من اين نيست.
گمان من، معلق در بی هيچی ست.
تعليق
هيچ
ياد سبز افتادم؛ سبزی که در رويا گم شده باشد."
-

Keine Kommentare: