Mittwoch, Oktober 18, 2006

دوست دارمشون و دوست ندارم با کسی قسمتشون کنم ، دوست داشتنی های من فقط و فقط باید برای خودم باشند بی هیچ شراکتی .. دوست داشتنی های من زمان نمی شناسند ، بدترین و بهترین هم ندارند همه و همه بدون بعد زمان مال من هستند .. دوستی داشتنی های من واحدند ، حتی با خود هم شریک ندارند .. همان یک و تنها یک .. دوست داشتنی های من همان هایی هستند که ساعتها از دیدنشون میشه لذت برد حتی وقتی که مشغول روزمرگی اند ..دوست داشتنی های من غریب و دور افتاده نیستند ، نزدیک نزدیک . و اینها همه دور از قصه ی دستهای تو نیست ، و اینها همه دور از قصه ی چشمان تو نیست و اینها همه دور قصه ی نفس تو نیست ، و اینها همه دور از قصه ی راه رفتن و خندیدن و نشستن و گفتن تو نیست .. دوست داشتنی های من همه دور از دنیای محدود به تو و دنیای نامحدود در تو نیست .و اینها همه دور از قصه ی تو نیست ..من این روزها رو دوست دارم ، روزاهای با تویی را دوست دارم ، من خوب میدونم ...و دوست ندارم این روزها رو هم قسمت کنم .. من خوب میدونم ..... و فرصت این روزها رو دوست ندارم از دست بدم ، من خوب میدونم ... و ...من همه چیز را خوب می دونم .. تا روزی که بنویسم .. فرصت کوتاه بود و سفر جانکاه ، اما یگانه بود و هیچ کم نداشت ..

Keine Kommentare: