Donnerstag, Oktober 12, 2006

میگه تو زبان مدرن دنبال مترادف نگردید ، هر چیزی فقط خودش هست و نیست اما با چیزی هم مترادف نیست هیچ مثل و مانندی نیست .. و آخرش هم میگه تو زندگی هیچ مترادفی وجود نداره .. بعد من بر میگردم به زندگی خودم و تمام مترادف هاش .. بعد یادم میاد همه باید ها و گفتنی ها رو هم من تو همین مترادف ها تعریف میکنم . - بادهای پائیزی با اولین بارونش و ما بسی استقبال میکنیم !! یه بوی آشنا میاد .. مثل اینکه بخواد من یاد یه چیز خوب بیوفتم . - تازشم یه راه دیگه پیدا کردم ، تازه این راهه دو تا خاصیت داره ، یکیش یه باید هست یکیش هم همون یکی که هست .... - هر بار که می بینمش !! میگه که دیگه برام مهم نیست .. اما انگار خودش نمی فهمه که این موضوع هر دفعه براش مهم تر شده ... باور نمیکنه که تموم شده .. باور نمی کنه خیلی چیزا عوض شده...

Keine Kommentare: