Freitag, März 26, 2004

میگن سحر پشت شبای سیاهه . اما وقتی سحر میشه نباید یادمون بره که شبی هم تو راهه . :: روز و کوه تنهایی خوبی بود.تمرین تنهایی بود و من نمیدونم چرا تمرین تنهائی میکنم . :: یادته بهت گفتم :اگه یه روزی برای مرور خاطره ها بخواهم بیام هیچ وقت بین این همه کوچه پس کوچه نمیتوانم پیداکنم .اما امروز حس کردم اگه یه روزی قرار باشه به تنهایی خاطره هامو مرور کنم حتی اون تخته سنگ و با همون آفتاب پیدا میکنم چه برسه به اون پارک دنج پشت اون کوچه پس کوچه ها. :: برگشتن از کوه خوب بود رفتنش مقصد اردوگاه بود و تمام فکرم به رسیدن اما وقت برگشتن به مقصد رسیده بودم یه جور رهایی باحال .کاش همیشه برگشتن بود . :: پیش از تو آب جرات دریا شدن نداشت.

Keine Kommentare: