ميگم : مامان سرم درد ميكنه .
ميگه : استامينوفن بخور
ميگم : اوهوم، چند روزه
نخوندمش ...
شبهاي روشن :
حميد رضا در مورد شبهاي روشن جالب نوشته .
اما من دوست نداشتم آخر فيلم اينطوري تموم بشه ، احتياجي هم نبود كه خودمو جاي رويا بگذارم و بگم كه دلم ميخواهد چطور بشه اما اگه بعد از چهار شب هم نميومد و اگه به استاد دانشگاه نه ميگفت تا آخر عمر اون عشق برايش عشق بود ...
اون كه ميخواست بياد چرا همون اول نيومد ؟
Keine Kommentare:
Kommentar veröffentlichen