Donnerstag, März 22, 2007

ديگه به قول شاملو سال روزهای دراز و استقامتهای کم نبود روزها تند و تند گذشت سال صبر بود و من صبوری کردم تا خيلی چيزا تغيير کنه .. سال تنهايی خونه بود .. سال آروم با توئی بود .. سالی که پيش رفت نقطه ی عطف نداشت اما روزهايی داشت که حسابی دوست داشتم با يه ذهن آزاد کلی خوب زندگی کردم .. به هيچی شک نداشتم و خوبه خوبه خوب بود .. نميدونم چی شد که اون حسه پريد اما روزايی داشتم که بی نظير بود .. سال سياه و سفيد بود .. آدمهايی که متنفرم کردند . آدمهايی که پاک شدند و آدمی که بخشيده نشد ... شايد در کنار اون همه صبوری سخت شدم و بی انعطاف ..اما سال کاری خوبی نبود و هنوز هم نيست !‌چيزايی هستند که بايد تغيير کنند .. بيشتر سال شنيدن بود تا گفتن .. سال کمرنگی بود از بی رنگی ....

1 Kommentar:

Anonym hat gesagt…

do u want to see my page??
میدونستی من از 4سال پیش همیشه وبلاگت و میخوندم و یه دفتر دارم که پر از شعرا و مطلبای قشنگته؟؟؟