Samstag, März 10, 2007

یک زمانی تمام نکات مبهم ذهن من این بود که:آیا قلقلی واقعا لال است؟و ژیان سبز گل منگلی چاق و لاغر چطور بدون راننده حرکت می کند؟ و تمام آرزویم این بود که: پسر دهان گشاد مو ژولیده ی شلوار وصله داری مثل تام سایر عاشقم بشود و برویم یک خانه ی درختی مثل خانه ی فلونه اینها درست کنیم و از آن بالا رو سر جو قرمزه آب جوش بریزیم...

Keine Kommentare: