Montag, Januar 26, 2004

ميشناسمت فقط کافي بود يه کم فکر کني که اگر موضوع بازي و امتحان بود ميتوانستم ادامه اش بدهم ميتوانستم به دفعات بيشتر هم برسونم اما اين کارو نکردم قصدم حتي شوخي هم نبود بازي هم نبود . يادت باشه که با چند خط نوشته که مربوط به هيچ کسي نيست چه ساده حرف از رفتن ميزني ... ديشب جاي اين مار و پله نوشتم : اگه هيچ جا توي اين دنيا نداشته باشم اقلا ميدونم يه جايي اين گوشه هست که مال ماست حتي اگر تو مال من نباشي تو مينويسي و من ميخوانم پرنده ي اهل پرواز نيستم . اما نميدونم چرا نخواستم بگذارم اينجا تنها دلم خواست تو آرشيوم نگهش دارم . دردانه روز ابريت خوش .

Keine Kommentare: