Samstag, September 27, 2003

با شما هام شماهايی که بی کاريد ... شماهايی که واسه مطلب آدم مخاطب پيدا ميکنيد ... با تو ام با خود تو تويی که ميشنوی و باور ميکنی تويی که هزار بار نوشتم و باور نکردی انتخاب من مابين تقدير زمين و آسمون فردا گير نميکنه. اگه یه روزی یه کسایی کنارم هستنداما به هر دلیلی یک قدم فقط به اندازه یک قدم از خودم دورشون میکنم دیگه هیچ راهی برای برگشتشون نمیگذارم . به هیچ کسی نمیگم بمون اگه کسی دوست داشته باشه میمونه اما اگه رفت دیگه هیچ وقت برنگرده. از اون روزی که اون مطلب و خوندم دیگه تصمیم گرفتم چیزی و که بعضی ها در موردش مینویسند را ننویسم از چیزی که خیلی ها میدونند تعریف نکنم همه اونها رو دیگه تو دلم نگه میدارم که لو نرم اما انگار اشتباه کردم . این آخری رو هم نوشتم چون حس کردم آخرین باری که دیدمت از دست دادمت چون از اون روز تا امروز ..... با روشنی چشمای نازت کدری نوشته هامو ببخش. تا یه مدتی که نمیدونم کی هست نمیتوانم بنویسم خداحافظ

Keine Kommentare: