Mittwoch, April 08, 2009

مداوم با هم بودن از چیزی کم نمیکند هنوز هم با همان بکارت هستند . هنوز هم فرقی نداره که شب و روز هستیم ، با هم بیدار میشیم (به زور بیدارم میکنی!).. با هم صبحانه می خوریم . با هم درس میخوانیم ، با هم چت میکنیم با هم میخوابیم و حتی با هم روزمرگی میکنیم ، هنوز هم همه چیز مثل اول سرجای خودش هست هنوز هم من ذوق با هم بودن ، با هم قدم زدن ، دست هم را گرفتن ، حرف زدن را دارم . اصلا شاید همین تازه مونده ها هست که منو متناقض میکنه .. اما من از همین طوری ماندنشون عجیب لذت میبرم .  همینه که وقتی خودم رو جای اون میگذارم غمگین میشم .. من مرد کندن نبودم. اصلا تمام آرامشهای سال گذشته حالم را خوب میکند .. اصلا یادم نمیاد که چطوری شد و چه کردند و نکردند ... اصلا حتی یادآوریشان را هم دوست ندارم .. اما بی دغدغه بودن همه روزهایی که گذشتند را دوست دارم .. برای همین هم هست که خوشحالم که بلدی تصمیم های بزرگ بگیریم و کارهای بزرگ انجام بدی  .. اینکه بلدیم مستقل باشیم .

Keine Kommentare: