Montag, Juni 23, 2003

فرشته اي ـپس از ساليان دراز – قصد بازگشت به سياره بهشتي زمين را كرد ، پس بالهاي زيباي خود را تميز كزد و عازم شد . از دور زمين همان سياه مرموز و زيبا بود . اما هر چي نزديكتر شد احساس عجيبي كرد .آبي دريا چرك و سياه به نظر ميرسيد .جنگلهاي انبوه را لخت و شرمسار پيداكرد ، شهر ها و كشورها را پيشرفته ديد و بي گناهي را از دست رفته . انسان جانشين شيطان شده بود. ديگر فرشته كسي را باور نكرد . اورا فراموش كرده بودند .قلبش شكسته شد . بالهاي پژمرده اش را گشود و در حال ترك زمين آرزوي نجات آن را كرد .

Keine Kommentare: